چهل سالگی

چهل سالگی

دلنوشته
چهل سالگی

چهل سالگی

دلنوشته

مرهم زخمهای کهنه ام ...

مرهم زخمهای کهنه ام کنج لبان توست بوسه نمی خواهم !!! چیزی بگو.....

گاهی وقتها اونقدر دلتنگت میشم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دلنوشته

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نمی دانم کی با درد حسرت و هجران بی حساب میشوم

نمی دانم کی با درد حسرت و هجران بی حساب میشوم  

 

هر روز چشمانم تر میشود به یاد روزهایی که می توانستم با تو داشته باشم و ندارم  

 

گویی حساب اشکها هیچ موقع با چشمان صاف نخواهد شد  

  

عجب بغضی تو گلوم احساس میکنم انگار  هوس شانه ای دارم تا ته قصه رو اونجا هق هق کنم 

گویی باید مثل قصه ها و افسانه ها کور شوم تا این دنیای بی تو برایم قابل تحمل شود 

  

آره کوری در فراق یار بهتر از دیدن کسانی هست که هیچ نشانی از تو در خود ندارند