چه زیبا میکه حسین منزوی :
با جرعه ای ز بوی تو از خویش میروم ...
کاش پیراهنی که به یادگار برایم فرستاده بودی به دستم میرسید که در این روزهای بدون تو با جرعه ای از بوی تو از خویش میرفتم
چقدر این روزها بد شده این خویش
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم