چهل سالگی

چهل سالگی

دلنوشته
چهل سالگی

چهل سالگی

دلنوشته

در عشق

در عشق فنا و محو و مستی 

سرمایه عمر جاودان است 

در عشق چو یار بی نشان شو 

چون یار لطیف بی نشان است 

ما را سر بودن جهان نیست 

ما را سر یار مهربان است 

کیهان هستی ....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

درد لبخند ...

من برای امروزی که تو را ندارم 

ناراحت نیستم !

ناراحتم برای روزی که 

به بهانه یک شعر ،

یک آهنگ ،

به یادت می افتم 

و مجبورم همیشه لبخن بر روی لب داشته باشم 

من برای آن لبخند که درد دارد ، ناراحتم 

دیار غربت

بازنگشتند 

رودهایی که به دریا رفتند 

سربازانی که به جنگ 

و یارانی که به دیار غربت ...

او تویی ...

و آن کسی را که دوست داری 

نیمه ی دیگر تو نیست 

او تویی اما جایی دیگر ....